درد و دل
	یادمان باشد به دل کوزه آب، که بدان سنگ شکست... بستی از روی محبّت بزنیم!! تا اگر آب در آن سینه پاکش ریزند...آبرویش نرود...! یادمان باشد فردا حتما، ناز گل را بکشیم.. حق به شب بو بدهیم... و نخندیم دیگر به ترکهای دل هر گلدان...!! وبه انگشت نخی خواهیم بست، تا فراموش نگردد فردا..! زندگی شیرین است! زندگی باید کرد... و بدانیم که شبی، خواهیم رفت..!!!!!!!! و شبی هست که نباشد پس از آن، فردایی.....!!!!

وضعیت من در یاهو

ورود اعضا:

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 43
بازدید ماه : 43
بازدید کل : 53476
تعداد مطالب : 302
تعداد نظرات : 30
تعداد آنلاین : 1

خونه تکونی

◄◄◄

...عـیــد را دوستــــ دارم

آن زمانــی کــهـ دستــــ بــهـ کــار

،می شــــوم بـــرای خانـــهـ تکـــانـی دلــ♡ــم
.
.
...دلـــخـوشـم

بـــهـ هــمیـن گـــرد و خاکـــ ِ

/...خـاطـراتــــ ِ تــ♥ــو

〤

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 2:14 PM | |

رختخواب

رختخــوابــم کــه همیشــه از تــو خــالیــست

بگــذار لااقــــل میــان ایــن کلمــات

...کنــــارت دراز بکشــم

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 6:57 PM | |

آخرین

˙·٠•●♥ اولیــن هــا مهــم نیستنـــد ... وقـتـی کــهـ تــ♥ــو /آخـریـن/ هســتی(!) ♥●•٠·˙

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 6:50 PM | |

کنج دل

خـــآطراتـــــت در کـــنج ِ دلـــــم

...محفوظ اســـــت

...آنجـــــآرا نــــمی تـــکانم بـــه عـــمد

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 6:38 PM | |

تیمم

...وضو را دوست ندارم

...دستهایم تیمم با تن تو را می خواهند

...مناجاتش با هم

...ثوابش با تو

...گناهش با من

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 9:29 AM | |

تن دو قلب

!دو قـلـب دارم

...یـکـی در طـرف ِ چـپ

!...و دیـگـری در طـرف ِ راسـت

...آغـوشـت را تـنـگ تـر کــن

...مـن ایـن تـن ِ دو قـلـب را دوسـت دارم

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 11:18 PM | |

انکار

مثل عادت نیستی تا ساده انکارت کنم
تو نفس های منی باید که تکرارت کنم
مقتضای بودنی یعنی که بی تو نیستم
...زندگی بخشی و باید عمر ایثارت کنم

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 11:32 PM | |

روز محشر

:گفته اند

!روز محشر با كسی كه دوستش داری محشور خواهی شد

! یعنی میبینمت؟

...چقدر برای تمام شدنِ دنیا بی تابم

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 1:57 PM | |

مست

......بگذار
.....تکثیر نگاه تو باشم
....عجیب مست می کند
...چشمان تو
...خیال مرا

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 1:27 PM | |

وسوسه

...آغــــــــــوشت غـــــاری است که

وسوســـــــه می کند همه را برای پیامـــــبر شدن

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 10:52 PM | |

گره کن

سختی دنیا را
به بهای بودنت میپذیرم
گره کن دستانت را به دستانم
وگرنه
به چه دردی میخورد
این دنیا و
این دستان و
این بودن ؟؟؟

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 10:37 PM | |

جز تو

!میدانی ؟؟

...من جز تو

با هر کس باشم

!!!...تنهایم

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 7:43 PM | |

باد

خوش به حال باد
گونه هایت را لمس می کند
!و هیچ کس از او نمی پرسد که با تو چه نسبتی دارد
کاش مرا باد می آفریدند
تو را برگ درختی خلق می کردند؛
!عشق بازی برگ و باد را دیده ای؟
...در هم می پیچند و عاشق تر می شوند

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 10:47 PM | |

بیخیال

بــــرآی قـــوی بودنمـ تـلآش می کنمـ هـرکــــــس از تــــو می پرســــد بغضمـ را

!!!...قـــورت می دهمـُ می گـــویمـ بـــیخــــیآل

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 8:23 PM | |

قلمرو

◄◄◄

...می بــوسمتـــــ

...آنقـــدر کـــهـ طـــرح لبـهایـَـم /روی اندامتـــــ/ بـمـانــــد

مــی خـــواهـَــم هـمـــهـ بـــداننـــد ..

(!)/آغــوش ِ تـ♥ـو/ قـلـمـــرو مـن استــــ

〤

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 12:10 AM | |

خیالت راحت

...قول داده اَم

... گاهـــی

... هَر اَز گاهـــی

فانـــوس یادَت را میاטּ ایـטּ کوچه های بی چراغ و بـی چلچلـه روشَـטּ کنَم

خیالـت راحـَــت؛

! مَـטּ هَماטּ منـــَــم

هَنوز هَم دَر این شَبهاے بـی خواب و بـی خاطـــِره

میاטּ این کوچـه هاے تاریک پَرسـه میزَنـَم

...اَما بـه هیچ سِتاره‌ے دیگـَرے سَلام نَخواهــَـم کَرد

! خیالَت راحَت

 (!!!)"مُــפֿـاطَــبـ פֿـاص ِ פֿـاص "

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 12:36 AM | |

هجی

!دلتنگــــی را چگونه هجـــی کنم؟

تا درک کنــــی چهــــار ستون بدنــــم

!!!...♥♥♥زیر سنگــــینیـــش تا خــــورده است

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 12:29 AM | |

نیاز

،♥ نـیــاز کــهـ تـ♥ـو بـاشـی

... تـمـام مـن میشـود "نیــازمنـدیـهـا" ♥

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 5:28 PM | |

من

... "مـنــی" کــهـ کـنـــارش " تـ♥ـو " نــباشــی

... "تــومــنی" نمــی ارزد

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 5:19 PM | |

کتابها

◄◄◄

کتابــــ هـا حرفـــ هـای زیــادی بـَـرای گفتـن دارنـــد
...اما

(!)هیچــ کــدام بــهـ پـای حــرفـــ هــای ِ /لـبــــ هــای ِ/ تـ♥ـو نمــی رسنــد

...بگــذار کتـابــــ هــا حسـودیـشـان شـود

...من /فـــقــط/ از آن حـرفـــ ها، آن لبـــ ها را میخــواهـَـم

〤

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 5:4 PM | |