درد و دل
	یادمان باشد به دل کوزه آب، که بدان سنگ شکست... بستی از روی محبّت بزنیم!! تا اگر آب در آن سینه پاکش ریزند...آبرویش نرود...! یادمان باشد فردا حتما، ناز گل را بکشیم.. حق به شب بو بدهیم... و نخندیم دیگر به ترکهای دل هر گلدان...!! وبه انگشت نخی خواهیم بست، تا فراموش نگردد فردا..! زندگی شیرین است! زندگی باید کرد... و بدانیم که شبی، خواهیم رفت..!!!!!!!! و شبی هست که نباشد پس از آن، فردایی.....!!!!

وضعیت من در یاهو

ورود اعضا:

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 28
بازدید دیروز : 51
بازدید هفته : 80
بازدید ماه : 79
بازدید کل : 51976
تعداد مطالب : 302
تعداد نظرات : 30
تعداد آنلاین : 1

آلیس

آلـــیــــس کـــجـــایـــی؟؟؟

...بـــیـــا

 . ایـــنـــجـــا عــجــیـــب تــریــن ســـرزمــیــن دنـــیــاســت

مهربانیـــت را بـه حســـاب احتیــاج ات میگــذارند  

عشـقــت را پــای ســادگــی ات
 
 !!!و حــرف هــای صـادقـانــه ات را بـه پـای دیـوانگـی ات

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 10:52 PM | |

داغ دل

اون وقتایی که هیچ چیز داغ  دلتو آروم  نمیکنه  حتی

... اشک

واقعا لازمه  که همه احساساتت رو یه جا  بالا

......... بیاری

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 10:47 PM | |

روزی که نباشم

،روزی خـــواهد رســید

کـــه دلـت برای هــــیــچ کس

.به اندازه مــن تـنـگ نــــخواهد شد

...برای نـگـاه کردنم ، خـندیدنم ، اذیـت کردنم

...بـرای تــــمـــــام لـــحظاتى کـه در کــنــارم داشـتی

...روزی خواهد رسید که در حسرت تکرار دوباره من خواهی بود

! ...مـــی دانـم روزی کـه نـبـاشـم "هـیـچـکـس" تـکرار مـن نـخواهد شد

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 10:40 PM | |

شب دلتنگی

بـــوســـهـ بهـ بوســهــ ، وآژهـــ بهــ وآژهــــ ، آغــــٌوش بهــــ آغــــٌوش در

 تـــ♥ـ♥ـ♥ـــــو، دَر خــآطــِرآتـَتــــ غــَرق میشـــَوَم مــَن در این شب

  !! دلتنگی 

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 10:38 PM | |

حقیقت

!حقیقت دارد

کافی ست چمدان هایت را ببندی

!

تا حاضر شوند هـمه برای از یاد بردنت

،آنکه بیشتر دوستت میدارد

 ... زودتــــر

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 10:35 PM | |

نبودنها

،نبـودن هـآیی هسـت

...کـه هیـچ بـودنی جبـران شـآن نمیکنـد

،غــمـ هـآیی هسـت

 ...کـ ه هیـچ شـآدی نـآبـودشـآن نمیکنـد

،رفتـن هـآیی هسـت

...کـ ه هیـچ آمـدنی جبـران شـآن نمیکنـد

،اویـــــ♥ــــــی هسـت

...کـه تـمـآمـ زنـدگی اسـت

،و وقتـی نبـآشـد

..تـو هـمـ نیستـی

و درسـت همینجـآسـت

...کـ ه همـ ه کـآر میکنی

! ...جــز زنـدگی

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 7:26 PM | |

دیوانه نیستم

من دیـــــــــــوانه نیستم

من فقط یک جــــــور خـــــــــــــــاص

که دیگـــــران نمیتوانند

... ♥تـــــــو را دوست دارم

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 11:24 AM | |

فرقی نمیکند

فرقی نمی کند

لنز دوربین بر روی چه تنظیم باشد

تنها تصویر توست

...که در چشم من قاب می شود

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 11:21 AM | |

این روزها

...این روزها دلم تنگ است

...کاش کمی گشاد تر میشد

...تا تمام غم هایم را در درونش زندانی کنم

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 11:15 AM | |

میترسم بگویم

میترسم

بگویم

دوست َت دارم

کسی بشنود و

چشمی شور باشد

نگفته در دهانم

یخ بزند

...عاشقانه هایم

از سکوتم

امـــا

تو بخـــوان هــــمه را

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 11:49 AM | |

انگشتان من

...بُگــــــــــــذار زمــانـــــ ه

...از حِـســـادتــــــــ بتـركَــد

...انــــــگشتــــــان ِ مَـــــن

! ... چـــ ه بـــِهـ / انگــشتـــان ِ تـــ♥ـــو / مےآینـــــد

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 11:43 AM | |

ماورای خیال

پلک هایم را به امید

؛ دیدن تو میبندم

در ماورای خیال جایی که ،هیچکس نتواند تو

 !... رااز من بگیرد

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 7:30 PM | |

نمیخواستم

 :نمیخواستم روزی برسه که بی تو به دیوارها بگم 

 !دوستش داشتــــــــــــــــم

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 7:26 PM | |

اینهمه آدم

.....چه خوب بود از اینهمه آدم که دور و برم بودن، یکی پشتم بود

...چه خوب بود از این همه آدم که در باره ام حرف می زدن ، یکی هم صحبتم بود

.....چه خوب بود از این همه آدم که دلم رو شکستن ، یکی همدلم بود

...چه خوب بود از این همه آدم که روبه رویم بودن ، یکی کنارم بود

...چه خوب بود از اینهمه آدم که دنبال تنها بود ، یکی دنبال تن ها نبود

...چه خوب بود از اینهمه

!!! یکی آدم بود

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 11:11 AM | |

آخرین انحصار

دورت که بگردم

خودم می شوم حلقه تنت

حلقه به تنت می کنم

می شوی مال خود خودم

حلقه ای مثل انحصار حوض و ماهی

حلقه ای قد انحصار آغوش مادر

حلقه ای به اندازه چشم و مردمکی پر از عکس تو

من و تو سنت شکنیم

که همه دست در حلقه ی هم می کنند

و ما دستمان را حلقه هم

...این آخرین انحصار کودکانه است

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 11:7 AM | |

اعتقادات

...یک پرده میکشم روی تمام اعتقادات دنیا

... تا به کســـی بر نخورد وقتی تـــو را می بوسم

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 11:2 AM | |

تار و مار

 !...این باد نیست که می وزد

 ... خاطرات توست

!!! دارند مرا تارو مار می کنند

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 10:50 AM | |

دفتر شعر

دفتر شعرهایم را سفید می گذارم

،این لحظه هانوشتن ندارد

...درد دارد

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 10:44 AM | |

مخاطب خاص

برای یک مخاطب خاص

خیلـــــــــی خاص

مخاطبِ این روزهای بَدِ من

مخاطبی که خیلی خیلی ساده آمد

مخاطبی که ساده به دل نشست

مخاطبی که رویای بودنش همیشه با من است

مخاطبی که الهام بخش عشق بود

مخاطبی که شد تمــــــــام هستـــــــــی من

...مخاطبی به نام

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 10:12 AM | |

داستان علاقه

مــی خـواهـم داستـانـی از علاقــه ام بـه تــو را بنـویسـم

...یـکی بـــود ، یـکی

!!.........بـی خیال

:خــلاصـه اش میشود اینــکـه

! . . . دوستـت دارم ، لعـنتـی

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 8:46 PM | |

گناه یا اشتباه

•٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠•˙˙•٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠•˙

دوست داشتنَت

گنـــــــــــاه باشد

یا اشتــــباه

گناه می کنم ، تـــــو را

!حتــــــی به اشتباه

•٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠•˙˙•٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠•

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 8:39 PM | |

اشک

...کنار ساحل قلبم به یادت اشک میریزم

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 8:10 AM | |

یک فنجان عشق

...یک فنجان

!عشق

با طعم چشمانت

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 8:3 AM | |

غرور

.......پآیَت رآ بُلَند کُن، بُگذآر جَمع کُنَم ذَرِه هآیِ غُرورَم رآ

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 7:16 PM | |

این روزها

این روزهاآب وهوای دلم آنقدر

بارانی ست که رخت های دلتنگیم

... رافرصتی برای خشک شدن نیست

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 7:7 PM | |

ساده نیست

ساده می گویم عزیزم دل بریدن ساده نیست

چشمهای مهربانت را ندیدن ساده نیست

از زمان رفتنت خورشید را گم کرده ام

...ناله های ابر را هر شب شنیدن ساده نیست

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 12:55 AM | |

پشیمانی

دلم نه عشق میخواهد نه احساسات قشنگ

نه ادعاهای بزرگ نه بزرگهای پر ادعا

دلم یک دوست میخواهد که بشود با او حرف زد

!!!و بعد پشیمان نشد

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 12:46 AM | |

جای خالی تو

کامـ اول و عمیقـ از سیگار

طعمـ قهوه تلخ گوشه دنج کـافه

بویـ برفـ نو که مےبارید

و دستــ هایے که روی پیــانو مے رقصید

فرصت عاشـقے کردن بود ،
...
جای تو خالے اما

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 9:52 PM | |

یک روز

✿ツ یــک روز که بــــاران مـی بــــارد

یــک روز که چتـــرمـان دو نـــفره شــده

یــک روز که همه جــا حـسابــی خـیـس اسـت

یــک روز که گــونـه هـــایــت ،

از ســـرمـــا سرخ ِ سرخ

آرام تـــر از هـــر چـه تــصـورش را کنــی

آهــستـه

!!!مـی بـــوسمــت ✿ツ

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 9:33 PM | |

نگاه تو

گــــــاهـی میــان

؛وسعــتـــــ دستــان خالیــمـــــ

...حس می کنــــــمــــ

!...تمـــامــــ دار و نــدارمـــــ نگـــــاه تــــوســتــــــــ

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 7:2 PM | |

دردنوشت

این درد نوشت ها

نه دلنشین اند نه زیبا

اینها یک مشت حرف ِ زخم خورده ی بغض دارند

که نشانی دردناک
از یک عشق ناکام دارند

و تنها مخاطبشان
!!غایب است

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 6:49 PM | |

مغرور

√ چــه مَغـــ ـــ ــــرور و پُــر جـ ـــرأتـــ مےشـود در برآبرتـــ

...کَـســے ڪہ مےفَهمـــد از تـَـه دل دوستـــ ـَش دآری

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 9:58 PM | |

مزرعه زندگی

کلاغ ها فریاد میزنند

 ...و من سکوت میکنم

این مزرعه ی زندگی من است

...خشک و بی نشان

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 9:54 PM | |

عاشقانه

درد یعنــی عاشــقانه هــایی که مــینویــســی هــمه را به یــاد عشــقــشان

 بینــدازد و تو همــچنــان بنــویــسی بــدون اینــکه عــشق کــسی باشــی

...یا حــتی در یــاد کــســی

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 8:58 PM | |

آهای مهربون باش

 ! ...کمــــی مهـربـانتــــــر بــاش لطفــــاً

 ...برای شـــانــه ام سنگیــــن استــــــــــ

.... ایــن ....

... ســرسنگینـــی هــا ...

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 8:56 PM | |

تا بی نهایت

اگر یک روز از زندگی من باقی مانده باشد

از هر جای دنیا چمدان کوچکم را می‌بندم راه می‌افتم

 ...ایستگاه به ایستگاه

...مرز به مرز

پیدایت می‌کنم ، کنارت می‌نشینم

 ...بهت میگم تا بی نهایت دوستت دارم

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 8:42 PM | |

خسته ام

خسته ام از تظاهر به ایستادگی از پنهان کردن زخم هایم! زور که نیست دیگر

 نمیتوانم بی دلیل بخندم و با لبخندی مسخره وانمود کنم همه چیز رو به راه

است....!............اصلأ دیگر نمیخواهم که بخندم میخواهم لج کنم ،

با خودم ، با تو ، با همه ی دنیا...!چقدر بگویم فردا روز دیگریست و امروز بیاید و مثل هر روز باشی....؟

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 8:18 PM | |

غریبگی

 ...بیــــا تا برات بگم

...چی می کشــه

!!!اونی که

احساس غریبی میکنه توی

!ازدحــــام یه جمعیتِ آشنــــا

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 6:11 PM | |

کوه غرور

بی سیگار که میشوم

اندکی

فقط اندکی پول خرج میکنم و سیگار دار میشوم

اما

عمریست کوه غرورم را خرج کرده ام

...هنوز تو را ندارم

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 10:43 AM | |

دوستت دارم

یه جایی باید دست آدمارو بکشی، نگهشون داری، صورتشون رو محکم میون دستات بگیری

: بگی

...ببین

... من دوست دارم

نرو

[+] نوشته شده توسط یه دوست در 5:0 PM | |