یادمان باشد به دل کوزه آب، که بدان سنگ شکست... بستی از روی محبّت بزنیم!!
تا اگر آب در آن سینه پاکش ریزند...آبرویش نرود...!
یادمان باشد فردا حتما، ناز گل را بکشیم.. حق به شب بو بدهیم... و نخندیم دیگر به ترکهای دل هر گلدان...!!
وبه انگشت نخی خواهیم بست، تا فراموش نگردد فردا..!
زندگی شیرین است!
زندگی باید کرد...
و بدانیم که شبی، خواهیم رفت..!!!!!!!!
و شبی هست که نباشد پس از آن، فردایی.....!!!!
تا یـادَم نرفـتــه بــگویَم
چیـزی نَدارَم جـز کمی واژِه
...که با احـساس، گِـرِه خورده
و با آن نمی تَوانی حَتـی دَسـتــِه ای سَبزی بخَری
تا آش اَم را بــِپـَزی
وَلی تا دِلَت بـِخواهـَد
“دوُسـتَت دارَم ”
!...فـَقط هَمیـن